مناقشات فمینیستی خاورمیانه در گردونه گذار از اسلام‌گرایی به پسا اسلام گرایی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 آزاد

2 هیأت علمی

چکیده

سوژگی و عاملیت زنانِ عمدتاً مسلمان خاورمیانه در سایه میراث سنت‌های فرهنگیِ به جا مانده از گذشته و تفاسیرِ مردسالارانه از متون دینی، همواره مغفول مانده و حضور و مشارکت آنها در عرصه عمومی محدود شده است. از شروع جنبش بازخیزی اسلامی در نیمه دوم قرن نوزدهم در خاورمیانه، تا کنون، مسئله زن همواره بخش جدایی­ناپذیر این نهضت بوده و تمامی جریان‌های فکری دیگر نیز هر یک به طریقی به آن پرداخته‌اند. با برآمدن جریان اسلام‌گرایی در خاورمیانه نه تنها بهبود چندانی در وضعیت زنان ایجاد نشد، بلکه نگاه ابزاری به زنان مانع از تحقق آرمان رهایی و برابری‌طلبی حقوقی آنها گردید. از اواخر قرن بیستم، جریان فکری نوینی موسوم به پسا اسلام‌گرایی در خاورمیانه ظهور کرد که مباحث جدیدی در حوزه زنان برانگیخته است. پرسشی که در این مقاله به آن می‌پردازیم این است که چه تفاوتی در نگرش اسلام‌گرایی و پسا اسلام‌گرایی نسبت به مسئله زن وجود دارد و این امر چه تأثیری بر جنبش برابری‌خواهی و آزادی‌خواهی زنان خاورمیانه داشته است؟ با به کار گیری روش اسنادی و با رویکرد توصیفی ـ تبیینی، سعی شده با استفاده از داده‌های ثانویه پاسخ مناسبی برای این پرسش پیدا شود. بررسی‌ها نشان می‌دهد که نگرش پسا اسلام‌گرایی در قیاس به اسلام‌گرایی امیدهای زیاد‌تری را برای تحقق آرمان رهایی و برابری‌طلبی برانگیخته و زنان خاورمیانه امروزه بیش از هر زمان دیگر در پرتو این گفتمان به آینده خود امید دارند و مصمم‌تر از گذشته در مسیر عبور از موانع تاریخی و فرهنگیِ مشارکت فراگیر خود، در عرصه عمومی گام برمی‌دارند

کلیدواژه‌ها