2
دانشیار روابط بین الملل، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
3
گروه روابط بینالملل دانشگاه رازی کرمانشاه
چکیده
جهانیشدن به عنوان پدیده نوظهور، با تعمیق تأثیر و وابستگی متقابل، دولتها را از واحدهای سرزمینی به بازیگران مجازی و بازاری جهانی و همچنین فراتر رفتن ارتباط مردم از قلمروهای مرزی متحول کرده است. تحولی که بررسی آن در عربستان سعودی با توجه به ساختار حاکمیتی اقتدارگرا با سیستم بسته و بدون وجود جامعه مدنی فعال آن، نکات قابل تأملی را به ما ارائه میدهد. بر همین اساس مقاله پیش رو در صدد است تا اقدامات عربستان سعودی جهت همگرایی با تحولات ساختاری در عصر جهانی شدن در جهت ترمیم ارتباط دولت و جامعه را بررسی کند. سؤالی که مطرح میشود این است که برآیند جهانیشدن چه تاثیری بر تحول کارکرد دولت در عربستان داشته است؟ فرضیه پژوهش بدین صورت طراحی شده که ساخت قدرت در عربستان سعودی در مواجهه با فشار ناشی از عدم امکان ادامه حیات اقتصاد سیاسی رانتی، به سمت تغییر رویه و بازصورت بندی دولت به مدلی پسارانتی به طور عام و دگردیسی رابطه دولت و جامعه به طور خاص پیش رفته است. نتایج این بررسی نشان می دهد دولت سعودی با اتخاذ سیاستها و برنامههای کوتاهمدت مدت و بلند مدت از جمله طراحی چشم انداز 2030 در جهت انطباق اقتصاد سیاسی خود با الزامات کنش در فضای جدید جهانی گام برداشته تا بتواند تهدید کاهش جایگاه و قیمت نفت را به فرصتی برای نوسازی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خود تبدیل نماید. پژوهش حاضر در چارچوب رهیافت اقتصاد سیاسی سوزان استرنج و به روش اسنادی و با استفاده از منابع کتابخانهای و اینترنتی صورت گرفته است.