مقاله حاضر درآمدی است بر تحولات سیاسی تاریخ معاصر عراق به خصوص پس از تغییر اوضاع سیاسی این کشور از دهه 50 قرن بیستم تا سقوط جمهوری عبدالکریم قاسم در سال 1963 که در این دوره طبقات مختلف مردم عراق بهخصوص گروه های متوسط شهری، عشایر و دانشجویان با گرایش به احزاب سیاسی هم گام با دیگر جنبش های کشورهای خاورمیانه به دنبال کسب مطالبات خود بودند. غفلت و عدم توجه دولت های وابسته به خاندان سلطنتی هاشمی (1921-1958) به مطالبات مردم و بهرهبرداری احزاب معارض از این مطالبات، هزینههای سنگینی را برای خاندان سلطنتی به بار آورد که مهمترین آن، تسریع در براندازی خاندان هاشمی و قتل عام آنان در 1958 بود. مساله اصلی مقاله حاضر، افزون بر بیان چگونگی وقوع انتفاضه 1952، حوادث مربوط به آن و واکنش هیات حاکمه عراق در قبال آن، ارایه راه کارهایی برای پیش گیری از حوادث مشابه خواهد بو د . روش مورد نظر در این مقاله، توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع مربوط به تاریخ سیاسی عراق می باشد و نتیجه مورد نظر آن، شناخت حوادث تاریخ معاصر عراق با هدف حل مساله و پیش گیری از حوادث آینده و برخورد مناسب با آنهاست نه برخورد تاکتیکی و پاک کردن صورت مساله.