پس از روی کار آمدن انور سادات در سپتامبر 1970 در مصر، سیاست خارجی این کشور در قبال اسراییل دچار دگرگونی اساسی شد و از حالت منازعه جویانه دوران جمال عبدالناصر فاصله گرفته و به جهتگیری مصالحه جویانه تغییر یافت. این تغییر جهتگیری در حالی رخ داد که به نظر می رسد هویت دولتهای پس از جمال عبدالناصر در مصر نیز تغییر کرد. این نوشتار تلاش دارد تا بررسی کند که چگونه سیاست خارجی مصر در قبال اسراییل در دور ه های زمانی مختلف، تحت تاثیر تغییر هویت دولتهای آنان، دست خوش تغییر شده است؟ در پاسخ به این سؤال، مقاله حاضر براساس رویکرد ساز ه انگاری سطح واحد بیان میدارد که تغییر هنجارهای داخلی موثر در تکوین هویت دولتهای مختلف مصر، توضیح دهنده چگونگی تغییر سیاست خارجی این کشور در قبال اسراییل در دور ه های زمانی متفاوت است. بدین منظور در بخش اول این مقاله به بررسی رویکرد ساز ه انگاری در روابط بین الملل، در بخش دوم به بررسی نقش این رویکرد در تحلیل سیاست خارجی و در بخش سوم به بررسی تغییر سیاست خارجی مصر پس از جمال عبدالناصر در قبال اسراییل از منظر رویکرد ساز ه انگاری سطح واحد پرداخته می شود.