مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه
(با مشارکت انجمن علمی مطالعات صلح ایران)
مطالعات خاورمیانه
1560-1986
25
1
2018
03
21
واکاوی مؤلفه های اثرگذار بر سیاست خارجی مصر (2015 - 1948)
11
34
FA
الهام
رسولی ثانی آبادی
0000-0002-4136-1844
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه یزد . ایران
rasooli@yazd.ac.ir
حامد
بیات مختاری
دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات منطقهای. یزد. ایران
سیاست خارجی هر واحد سیاسی مهمترین، مؤثرترین و چالش برانگیزترین عرصه فعالیت هر دولتی محسوب می شود. در همین راستا با نگاهی به سیاست خارجی منطقه ای و فرا منطقه ای مصر در دوران های تاریخی مختلف، فراز و نشیب های متغیری در آن می توان ملاحظه نمود. هرچند این فرازوفرودها، علل مختلفی دارد اما با یکدیگر مرتبط اند. ارزش استراتژیک مصر در نظام بین الملل و حتی خاورمیانه کنونی تا حد زیادی به نقش فعال آن در مسایل منطقه ای بستگی دارد. از آنجا که سیاست خارجی، هیچ گاه در خلا شکل نمی گیرد و عواملی چند، در تکوین آن نقش دارند، بدین منظور، نوشتار پیش رو، به واکاوی مؤلفه های اثرگذار بر سیاست خارجی مصر، در بازه زمانی (2015-1948) می پردازد. در مقام ریشه یابی این شاخص ها، می توان بر اساس دو معیار مادی و معنایی، این پارامترها را دسته بندی نمود. به زعم نگارنده، عناصری هم چون: موقعیت ژئوپلیتیک؛ نفوذ قدر تهای منطقه ای و برون منطقه ای؛ وجود منابع محدود تصمیم گیری در سیاست خارجی را در زمره عوامل مادی و نیز عناصری چون: دگردیسی در اهداف ملی و فراملی؛ دولت - ملت سازی ناقص؛ هویت یابی متکثر و فرهنگ سیاسی داخلی را در گروه عوامل معنایی می توان جای داد که در این پژوهش سعی می شود این عوامل مورد بررسی قرار گیرند. این پژوهش یک پژوهش تحلیلی- توصیفی است و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای- اسنادی می باشد.
مصر,خاورمیانه,سیاست خارجی,موقعیت ژئوپلیتیک,اهداف ملی و فراملی
https://cmess.sinaweb.net/article_147658.html
https://cmess.sinaweb.net/article_147658_90e9e4e0447844572724d8911d23c7be.pdf
مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه
(با مشارکت انجمن علمی مطالعات صلح ایران)
مطالعات خاورمیانه
1560-1986
25
1
2018
03
21
بررسی زمینه های ظهور بنیادگرایی اسلامی در منطقه خاورمیانه؛ بر اساس متغیرهای تسهیل کننده
35
64
FA
مهناز
گودرزی
دانش آموخته کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه اصفهان. ایران
mahnaz.gudarzy@gmail.com
سید سعید
حسن زاده
دانش آموخته کارشناسی ارشد روابط بین الملل، دانشگاه اصفهان. ایران
hassanzadeh.saied@yahoo.com
بی شک تحولات دو دهه پایانی سده بیستم و در پی آن، حوادث 11 سپتامبر، نقطه عطفی در پررنگ شدن بنیادگرایی اسلامی بوده است. منطقه خاورمیانه، حساس ترین منطقه استراتژیکی جهان محسوب می شود که با چالش بنیادگرایی اسلامی مواجه است. در حال حاضر، بنیادگرایی اسلامی امروزه در قالب داعش نه تنها یک تهدید منطقه ای، بلکه تهدید بین المللی نیز محسوب می شود، به همین دلیل توجه به آن بیش از گذشته اهمیت دارد. این مقاله در پی پاسخگویی به این سؤال است که عوامل اجتماعی و اقتصادی موثر در شکلگیری داعش چیست؟ از این جهت نتایج این مقاله حاکی از آن است که تحلیل بنیادگرایی اسلامی نیازمند دیدی جامع نگر می باشد و نمیتوان با تقلیل در یک یا دو عامل به بررسی آن پرداخت؛ به همین دلیل فرضیه این مقاله مبنی بر این است که مجموعه ای از کلیدی ترین عوامل اجتماعی می تواند شکل گیری بنیادگرایی اسلامی را در منطقه تسهیل نمایند و از نظر اقتصادی کشورهایی که در رتبه های پا یین توسعه انسانی نسبت به سایر کشورهای منطقه واقع شده اند؛ شرایط مساعدتری را برای ظهور بنیادگرایی اسلامی خواهند داشت؛ بنابراین در این پژوهش به کاربست مدلی از حمید احمدی در چارچوب نظریه اقدام جمعی در شکل گیری بنیادگرایی اسلامی پرداخته شده است. روش پژوهش در این نوشتار توصیفی-تحلیلی می باشد که با ابزار فیشبرداری کتابخانه ای و جستجوی اینترنتی گردآوری شده است.
خاورمیانه,بنیادگرایی اسلامی,عوامل اجتماعی,عوامل اقتصادی
https://cmess.sinaweb.net/article_147659.html
https://cmess.sinaweb.net/article_147659_5172ca971c7a80e70f1c10982a700e09.pdf
مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه
(با مشارکت انجمن علمی مطالعات صلح ایران)
مطالعات خاورمیانه
1560-1986
25
1
2018
03
21
پیدایش و تطور روابط نظامی بین آمریکا و عربستان سعودی (1979 - 1943)
65
90
FA
کامران
طارمی
استادیار رشته روابط بینالملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران. ایران
kamrantaremi777@gmail.com
این مقاله به بررسی روابط نظامی آمریکا و عربستان سعودی در فاصله سال های بین 1943 تا 1979م میپردازد. برای تحلیل علت شکل گیری و نحوه تکامل این روابط، این مقاله عوامل داخلی و خارجی را که در طی این دوره زمینه ساز نزدیکی واشنگتن و ریاض به یکدیگر شد را مورد بررسی قرار می دهد. تلاش بر این است که نشان داده شود که در دوران پس از جنگ جهانی دوم یک رابطه حامی-پیرو میان دو کشور شکل گرفت؛ که مبتنی بر تبادل نفت عربستان در مقابل تضمین های امنیتی آمریکا بود. به عنوان بخشی از این تضمین های امنیتی، دولت آمریکا پذیرفت که به توسعه ارتش عربستان کمک نماید تا نیروهای مسلح این کشور بتوانند با تهدیدات داخلی و خارجی که بقا و امنیت خاندان آل سعود را مورد تهدید قرار می داد مقابله کنند. در این راستا آمریکا نه تنها به تامین تسلیحات، آموزش نظامی و احداث تاسیسات زیر بنایی نظامی برای عربستان همت گماشت بلکه استراتژی دفاعی این کشور را نیز تدوین نمود. درنتیجه، آمریکا نقش اساسی در شکل گیری و مدرنیزه ساختن نیروهای نظامی عربستان ایفا نموده است.<br />
خلیج فارس,آل سعود,عربستان سعودی,آمریکا,خاورمیانه,همکاری نظامی
https://cmess.sinaweb.net/article_147660.html
https://cmess.sinaweb.net/article_147660_20bc4b0714718c23542c6ba1ccef0913.pdf
مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه
(با مشارکت انجمن علمی مطالعات صلح ایران)
مطالعات خاورمیانه
1560-1986
25
1
2018
03
21
دلایل واگرایی منافع در سیاست خارجی ایران و روسیه
90
115
FA
هرمز
جعفری
دانشجوی دکتری روابط بین الملل، دانشگاه علامه طباطبایی. تهران. ایران
jafarihormoz@yahoo.com
سمانه
آشوبی
کارشناس ارشد علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد. لرستان. ایران
تاریخ روابط دوجانبه ایران و روسیه همواره وضعیتی سینوسی و دوره هایی از بهبود و تعدیل را تجربه کرده است. ازاین رو، می توان گفت همکاری، رقابت و بعضا تعارض مشخصه بارز روابط دو کشور در سطوح منطقه ای و بین المللی است. دو کشور در موضوعات و عرصه های مختلفی همچون برنامه اتمی ایران، در دست گرفتن بازار انرژی و مسایل خاورمیانه به ویژه در بحران سوریه و منازعه در فلسطین اشغالی با وجود سطحی از همکاری دارای منافع و سیاست های متفاوت و بعضا ناسازگاری هستند. از این رو این مقاله به دنبال پاسخ به این سوال است که مهمترین عامل یا عوامل تعارض و تداخل منافع دو کشور جمهوری اسلامی ایران و روسیه در عرصه سیاست خارجی کدامند؟ فرضیه ای که در این زمینه ارایه شده است این است که مهمترین عامل رقابت و اختلاف منافع دو کشور ایران و روسیه جایگاه متفاوت دو کشور در ساختار قدرت بین المللی است. در این زمینه، از روش توصیفی ـ تحلیلی برای تجزیه و تحلیل داده ها و منابع موجود استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش آنچه که عمدتا جمهوری اسلامی ایران را در کنار روسیه قرار می دهد رویکرد و منافع موازی دو کشور در مقابله با یکجانبه گرایی و نفوذ بین المللی آمریکا است، این در حالی است که با توجه به رقابت های ژئوپلیتیکی و تفاوت در اهداف بین المللی واگرایی منافع دو کشور به ویژه در سطوح کلان و استراتژیک برجستگی بیشتری دارد.
ایران,روسیه,برنامه اتمی,آسیای مرکزی,قفقاز,خاورمیانه
https://cmess.sinaweb.net/article_147661.html
https://cmess.sinaweb.net/article_147661_f5cc5ec26b442601d356fd15c28ae3a5.pdf
مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه
(با مشارکت انجمن علمی مطالعات صلح ایران)
مطالعات خاورمیانه
1560-1986
25
1
2018
03
21
تاثیر شکاف قومی و مذهبی بر ناپایداری سیاسی در افغانستان
116
146
FA
علی
ستاری
دکتری تاریخ، مدرس دانشگاه. تهران. ایران
مهدی
قاسمی
کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه آزاد خرم آباد. لرستان. ایران
محمد
فلاح
کارشناس ارشد روابط بینالملل دانشگاه آزاد شهرضا. اصفهان. ایران
کشور افغانستان دارای اقلیت های قومی، نژادی، زبانی و مذهبی فراوانی است که، بسترساز گسستگی، شکاف، تنش و کشمکش های فراوان در این کشور شده است. درواقع هر عضو جامعه ی افغانستان بیش از آنکه خود را در قالبی فراملی تعریف کند با تاکید بر عناصر فرو ملی به ویژه قومیت و مذهب؛ خود را یک پشتون، هزاره، تاجیک، ازبک حنفی و یا شیعه تعریف می کند. بی شک در چنین جامعه ای که از یکسو، بحران هویت تمامی سطوح جامعه را در برگرفته است و از سوی دیگر مردم با نظام سیاسی خود بیگانه اند؛ نمی توان انتظاری جز دچار شدن این کشور به بحران و ناپایداری سیاسی داشت. این پژوهش با طرح این سوال که شکاف قومی و مذهبی در افغانستان چه تاثیری بر تداوم بحران سیاسی در این کشور داشته است؟ با روش توصیفی_ تحلیلی به ارزیابی این فرضیه می پردازد که وجود شکاف های قومی، مذهبی نقش تعیین کنندهای در تداوم بحران سیاسی در این کشور ایفا نموده است. یافته ها نیز صحت ادعای فوق را تا یید نموده و مبین این است که شکاف های قومی_ مذهبی مهمترین عامل شکل گیری و تداوم بحران سیاسی در افغانستان است و این عامل در کنار ضعف ساختار اقتصادی موجب تضعیف دولت، ایجاد یک نوع حکومت ملوک الطوایفی و تقویت مخالفان آن شده است؛ که در آن به جای روح هویت ملی، روح هویت های جمعی و قومی حاکم است.
افغانستان,شکاف قومی,بحران هویت,ناپایداری سیاسی
https://cmess.sinaweb.net/article_147662.html
https://cmess.sinaweb.net/article_147662_f3e09b796f513626e09d4c603d48d56e.pdf
مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه
(با مشارکت انجمن علمی مطالعات صلح ایران)
مطالعات خاورمیانه
1560-1986
25
1
2018
03
21
واکاوی چالش های ژئوپلیتیکی کردستان عراق
147
164
FA
حجت
مهکویی
گروه جغرافیای سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجفآباد. اصفهان. ایران
hojat_59_m@yahoo.com
شناخت تنگناها و محدودیتهای ژئوپلیتیکی کشورها و همچنین شناخت متغیرهای مثبت و منفی آن و تعیین جایگاه و منزلت کشورها در سطح منطقه ای و جهانی همواره مورد توجه اندیشمندان در حوزه های مختلف علوم سیاسی و روابط بین الملل بوده است. تعیین وزن ژئوپلیتیکی توسط واحدهای سیاسی می تواند آنها را در بهره برداری های سلبی و ایجابی یاری نماید. پس از فروپاشی نظام دوقطبی و شکست صدام از نیروهای ائتلاف در سال 1991 و سقوط دولت بعث در سال 2003، مساله کردستان عراق به صورت یک پدیده ژئوپلیتیکی فعال در منطقه و جهان به ظهور رسید؛ که باعث شکل گیری حکومت خودگردان در شمال عراق شد، اما بحث استقلال برای کردستان هم چنان به صورت یک معمای لاینحل باقی مانده است. سوال اصلی تحقیق این است که کردستان عراق برای رسیدن به استقلال دارای چه محدودیت هایی می باشد؟ مفروض تحقیق این است که کردستان عراق برای رسیدن به استقلال دارای محدودیتهای ژئوپلیتیکی در حوزه اقتصاد، سیاست و جغرافیا می باشد. نتایج نشان می دهند که تحقق یک دولت مستقل کردی در منطقه ی خاورمیانه میسر نمی گردد.<br />
ژئوپلیتیک,چالشهای ژئوپلیتیکی,کردستان عراق,کردها
https://cmess.sinaweb.net/article_147663.html
https://cmess.sinaweb.net/article_147663_887daecd102f1ffb9f06999b93eda857.pdf
مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه
(با مشارکت انجمن علمی مطالعات صلح ایران)
مطالعات خاورمیانه
1560-1986
25
1
2018
03
21
جهانی شدن و تحول در ساخت اقتصادی کشورهای عرب خاورمیانه
165
188
FA
علی
اشرف نظری
دانشیار علوم سیاسی دانشگاه تهران. ایران
aashraf@ut.ac.ir
لقمان
قنبری
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه رازی کرمانشاه. ایران
loghman.ghambari@gmail.com
جهانی شدن اقتصاد موجب تسریع در جابجایی بین المللی سرمایه، کالا، نیروی کار، تجارت و ادغام در شبکه ای از مبادلات اقتصاد جهانی شده است. در این راستا مقاله حاضر درصدد است تا تاثیرات جهانی شدن اقتصاد بر کشورهای عرب خاورمیانه را در چارچوب مؤلفه هایی چون پیوندپذیری و ادغام پذیری در اقتصاد جهانی شده، آزادسازی اقتصادی، تقویت بخش خصوصی، جذب سرمایه گذاری خارجی و تنوع سازی اقتصادی را توصیف و تبیین کند. این پژوهش با طرح این سوال که جهانی شدن اقتصاد چه تاثیراتی در ساختار اقتصادی کشورهای عرب خاورمیانه خواهد گذاشت؟ با روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی این فرضیه می پردازد که جهانی شدن اقتصاد موجبات تحول اقتصادی در این کشورها به صورت ادغام در اقتصاد بین الملل، اثرپذیری از بحرا نهای بین المللی ، تاثیرپذیری از الزامات کشورها ب هصورت ادغام در اقتصاد بین الملل، اثرپذیری از بحرانهای بین المللی ، تاثیرپذیری از الزامات نهادهای بین المللی ، آزادسازی تجاری و اقتصادی، افزایش رقابت پذیری، تقویت بخش خصوصی (خصوصی سازی)، افزایش شاخص سرمایه گذاری خارجی، رشد اقتصاد توریستی، افزایش تنوع پذیری در اقتصاد، یکپارچگی مالی و شکل گیری بازار مشترک را فراهم خواهد کرد. در این پژوهش، جهانی شدن اقتصاد به عنوان متغیر مستقل و پیامدهای اقتصادی آن در کشورهای عربی خاورمیانه به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از این است که اجرای اصلاحات اقتصادی، افزایش میزان ادغام پذیری، خصوصی سازی، تنوع سازی و جذب سرمایه گذاری خارجی در میان کشورهای عربی نسبت به دهه های گذشته، امضای موافقتنامه هایی مربوط به تجارت آزاد بین المللی ، از نتایج مواجهه با فرآیند های ناشی از جهانی شدن در کشورهای عربی منطقه خلیج فارس است.
جهانی شدن اقتصاد,آزادسازی اقتصادی,سرمایهگذاری خارجی,کشورهای عرب خاورمیانه
https://cmess.sinaweb.net/article_147664.html
https://cmess.sinaweb.net/article_147664_ffdd50e731fb993aa250a906a7dc2504.pdf
مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه
(با مشارکت انجمن علمی مطالعات صلح ایران)
مطالعات خاورمیانه
1560-1986
25
1
2018
03
21
مسئولیت بین المللی رژیم صهیونیستی در تجاوزات به غزه
189
206
FA
عباس
تدینی
استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه شیراز. ایران
سوران
حیاتی
کارشناس ارشد حقوق بین الملل، دانشگاه شیراز. ایران
heyati@live.com
رژیم صهیونیستی اسرا ییل از زمان تاسیس تاکنون جنایات زیادی را در سرزمین های اشغالی فلسطین مرتکب شده است؛ ولی هر بار به نحوی از قوانین حقوق بین الملل گریخته و برای اعمال جنایتکارانه دیگر خود را مهیا کرده است و هیچ گاه شورای امنیت موفق به کمترین تقابلی با این دولت تروریستی نگردیده است. بر همین اساس است که گفته می شود، موقعیت فعلی فلسطین نتیجه کی سلسله بی عدالتی، قانون شکنی، تجاوز و تخلف از اصول و مقررات حقوق بین الملل، نادیده گرفتن قطعنامه های سازمان ملل متحد، تجاوز به حقوق طبیعی و انسانی و آزادیهای واقعی است. حمایت و رفتار انسانى با مردم منطقه اشغالى، از اصول اساسى حقوق بین الملل در وضعیت اشغال خصمانه یک سرزمین است. رژیم صهیونیستی در جریان تجاوزات به غزه بارها قواعد حقوق بشردوستانه را نقض و بر طبق حقوق بین الملل ، دارای مسئولیت بین المللی است.
فلسطین,غزه,رژیم صهیونیستی,جنگ 22 روزه,مسئولیت بین المللی
https://cmess.sinaweb.net/article_147665.html
https://cmess.sinaweb.net/article_147665_eafe8955eed4f84fc10bd8ea5b4d6717.pdf