@article { author = {salehi, javad and hasanvand, mozaffar}, title = {The Impact of Iran’s Nuclear Program on the Middle East Regional Order (2005-2013)}, journal = {Middle East Studies}, volume = {24}, number = {4}, pages = {11-39}, year = {2017}, publisher = {Center for Scientific Research and Middle East Strategic Studies (with the participation of the Scientific Association for Peace Studies of Iran)}, issn = {1560-1986}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {تاثیر برنامه هسته ای ایران بر نظم منطقه ای خاورمیانه (2005 - 2013)}, abstract_fa = {تا قبل از برنامه جامع اقدام مشترک در ژوئیه 2015 ، در طول یک دهه برنامه هسته ای ایران تاثیرات متعددی را بر فضای ذهنی و رفتاری کنش گران خاورمیانه بر جای گذاشت. بررسی ابعاد مختلف برنامه هسته ای به ویژه از منظر ارتباط و تاثیر آن بر نظم منطقه ای خاورمیانه از دو جهت حایز اهمیت است. نخست از منظر جایگاه و اهمیت توافق هسته ای در سیاست خارجی به ویژه در نظم منطقه ای خاورمیانه به نسبت دوران پیشا برجام. دوم توجه به ذهنیت کنش گران منطقه ای در مسیر شکل دادن سیاست خارجی و درک رابطه پیوندی و سیستمی بین موضوعات سیاست خارجی با محیط منطقه ای و بهره گیری از آن به عنوان تجربه ای مهم در دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران. بر همین اساس در مقاله اخیر در راستای پاسخ به این سؤال اصلی برآمده ایم که برنامه هسته ای ایران چه تاثیراتی را بر نظم منطقه ای خاورمیانه 2005-2013 بر جای گذاشته است. در پاسخ این فرضیه مورد تحلیل قرار گرفته است که برنامه و دیپلماسی هسته ای ایران(تا قبل از توافق) منجر به تهدید پنداری و تقویت ذهنیت متخاصم کنش گران منطقه ای و تقابل ها در نظم منطقه ای خاورمیانه شده است که می توان در نمونه های مختلفی آن را مشاهده نمود که عبارتند از: مسابقه تسلیحاتی، جلوگیری از صدور افکار انقلابی ایران به عنوان تهدید منافع غرب و اعراب، اجماع واحدها جهت انزوای ایران، صف آرایی امنیتی برای مقابله با منافع و تحریم همه جانبه جمهوری اسلامی ایران. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای، استفاده از مجلات، مقالات معتبر می باشد.}, keywords_fa = {خاورمیانه,برنامه هسته‌ای ایران,مسابقه تسلیحاتی,امنیت,انزوا گرایی,تحریم}, url = {https://cmess.sinaweb.net/article_147562.html}, eprint = {https://cmess.sinaweb.net/article_147562_b0c298627f2514a7f1bb076daeb96a53.pdf} } @article { author = {deheshiar, hoseen}, title = {Analysis of the Role of the Press in January2011 Egyptian Revolution}, journal = {Middle East Studies}, volume = {24}, number = {4}, pages = {41-67}, year = {2017}, publisher = {Center for Scientific Research and Middle East Strategic Studies (with the participation of the Scientific Association for Peace Studies of Iran)}, issn = {1560-1986}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {تحلیل نقش مطبوعات در انقلاب ژانویه 2011 مصر}, abstract_fa = {انقلاب 25 ژانویه مصر، درواقع نتیجه بحرا نهایی در سطح جامعه از قبیل افزایش فاصله طبقاتی و گسترش فساد و تلاش مبارک برای موروثی کردن ریاست جمهوری بود که با کمک رسانه ها- از مطبوعات تا شبکه های اجتماعی- زمینه را برای شکل گیری جنبش­های اجتماعی در مصر، ضد رژیم مبارک و سقوط آن فراهم کرد. در این راستا آنچه بسیار موردتوجه قرار می گیرد، نقش پررنگ مطبوعات و رسانه های چاپی در روند انقلاب است. درحالیکه از دیرباز در این کشور با سه نوع سیستم روزنامه نگاری دولتی، مستقل و روزنامه­های متعلق به احزاب مخالف، روبرو بوده­ایم، نویسنده تلاش کرده است تا در این زمینه به این پرسش اصلی پاسخ دهد که نقش و موضع هریک از این سه نوع سیستم مطبوعاتی در سرزمین اهرام در فرایند انقلاب 2011 (به ویژه از 25 ژانویه تا 11 فوریه روز استعفای مبارک) به چه صورتی بوده است و این موضع گیری ها تا چه اندازه توانسته بر روند انقلاب ژانویه تاثیرگذار باشند؟ در این راستا ضمن معرفی دقیق روزنامه های هر سیستم، به بررسی آراء و مواضع این روزنامه ها و به تصویر کشیدن تفاوتهای عمده میان مطبوعات دولتی با روزنامه­های مستقل و متعلق به احزاب می پردازیم. چنانکه یافته های تحقیق نشان می دهد، به نظر می رسد در انقلاب ژانویه 2011 مصر، آزادی نسبی این رسانه­های سنتی در بیان نظرات خود به همراه رشد طبقه متوسط، توانست با بسیج کردن مردم برای رسیدن به خواسته های خود و تشکیل جنبش­های اجتماعی قدرتمند تا حدودی امکان گذار مصر از دیکتاتوری سی ساله خود را فراهم نماید.}, keywords_fa = {انقلاب 2011 مصر,مطبوعات,روزنامه‌ها,جنبش اجتماعی,حسنی مبارک}, url = {https://cmess.sinaweb.net/article_147563.html}, eprint = {https://cmess.sinaweb.net/article_147563_685c397c1ea9ab7860d57213407c490a.pdf} } @article { author = {mosavi, mohammadreza}, title = {Investigating the Dynamics of the Foreign Policy of Turkey’s AKP}, journal = {Middle East Studies}, volume = {24}, number = {4}, pages = {69-93}, year = {2017}, publisher = {Center for Scientific Research and Middle East Strategic Studies (with the participation of the Scientific Association for Peace Studies of Iran)}, issn = {1560-1986}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بررسی پویش های سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه ترکیه}, abstract_fa = {این پژوهش با طرح این سؤال که پویش­های حزب عدالت و توسعه ترکیه در عرصه خارجی در قبال منطقه خاورمیانه برچه مبانی استوار است؛ به این نتیجه رسیده است که ترکیه با عبور از نگرش­های ایدئولوژیک و جنگ سرد، نگرش جدیدی را در سیاست­خارجی خود تعریف کرده است. این که ترکیه بتواند در بستر چنین نگرش و پویشی به بخش قابل توجه از آنچه را که در پندار نخبگان آن جای گرفته است نایل آید، هم اینک به بخش مهم و لاینفک دستگاه سیاست خارجی آن بدل شده است. آن چنان که قراین موجود بر دستگاه سیاست خارجی ترکیه هم نشان می­دهد، حاصل این نگرش در سیاست خارجی، پیدایش و تعقیب راهبردهای کارا و مؤثر در مواجهه با معادلات خاورمیانه و نحوه برخورد با قدر تهای بزرگ بوده است. شکی نیست که منطق حاکم بر این نگرش از یک سو ناشی از درک نخبگان سیاسی حاکم بر حیات سیاسی حال حاضر ترکیه و از سوی دیگر ناشی از موقعیت­های ژئوپلیتیکی این کشور در جغرافیای آسیای صغیر است و هدفی ندارد جز آنکه بخواهد به ارتقای موقعیت ژئوپلیتیکی این کشور مدد رساند. درواقع قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه باعث به وجود آمدن تغییراتی در اصول سیاست خارجی این کشور شد، از جمله اینکه در مسایل منطقه خاورمیانه برای ارتقا جایگاه منطقه­ای خود و امتیاز گرفتن از غرب استفاده می کند. از سوی دیگر به دلیل ناکامی در پیوستن به اتحادیه اروپا تلاش می­کند با تأکید بر منطقه­ی خاورمیانه و پررنگ کردن نقش منطقه­ای خود از دولت­های غربی امتیاز بیشتری بگیرد. در این مقاله سعی شده است تا با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس اسناد و منابع کتابخانه­ای به بررسی پویش­های سیاست­خارجی ترکیه در قبال منطقه­ی خاورمیانه با تاکید بر دوران دولت اردوغان پرداخته شود و جایگاه این منطقه را بعد از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه تبیین نماید.}, keywords_fa = {حزب عدالت و توسعه,ترکیه,سیاست خارجی,خاورمیانه,فلسطین}, url = {https://cmess.sinaweb.net/article_147564.html}, eprint = {https://cmess.sinaweb.net/article_147564_e573c21a00a45ca58529f8cfb91287b8.pdf} } @article { author = {Torabi, Ghasem}, title = {Saudi Arabia’s Military Intervention in Yemen from a Perspective of Security Ontology}, journal = {Middle East Studies}, volume = {24}, number = {4}, pages = {95-113}, year = {2017}, publisher = {Center for Scientific Research and Middle East Strategic Studies (with the participation of the Scientific Association for Peace Studies of Iran)}, issn = {1560-1986}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {دخالت نظامی عربستان سعودی در یمن از منظر امنیت هستی شناسی}, abstract_fa = {هدف اصلی مقاله حاضر تبیین و توضیح سیاست تهاجمی عربستان در قبال یمن بر اساس رویکرد هویتی و نظریه سازه انگاری است. در این راستا به نظر می رسد سیاست خارجی عربستان فراتر از موضوع موازنه قوای منطقه ای و بیشتر تحت تاثیر هویت وهابی و سنی آن قرار دارد. این موضوع زمانی بیشتر نمایان است که سیاست عربستان را در قبال ایران شیعی و به خصوص در بحران یمن مورد بررسی قرار دهیم. در این راستا سؤال اصلی مقاله این است که تا چه میزان می توان دخالت نظامی عربستان در یمن را از چشم انداز امنیت هستی شناسی و رویکرد هویتی تبیین کرد. در پاسخ به سؤال مذکور این فرضیه مطرح می­شود که با توجه به هویت سنی و وهابی عربستان و نگرانی این کشور از گسترش تشیع و تقویت نفوذ ایران در خلیج­فارس و درنتیجه در کل خاورمیانه، می توان دخالت نظامی عربستان در یمن را بر اساس هویت و چارچوب نظری سازه انگاری تبیین کرد. درواقع این بدان معناست که کنش عربستان در قبال یمن بیشتر تحت تاثیر هویت سنی و وهابی آن قرار دارد. تحقیق حاضر مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و به صورت کتابخانه ای و اینترنتی صورت گرفته است.}, keywords_fa = {عربستان سعودی,یمن,امنیت هستی‌شناسی,سازه انگاری}, url = {https://cmess.sinaweb.net/article_147565.html}, eprint = {https://cmess.sinaweb.net/article_147565_8ebfc587f41038fe36596cf6d53fc671.pdf} } @article { author = {bahktiari, mohammad}, title = {Comparative Study of the Intellectual Structure of Contemporary Extreme Currents With Khawarij}, journal = {Middle East Studies}, volume = {24}, number = {4}, pages = {141-160}, year = {2017}, publisher = {Center for Scientific Research and Middle East Strategic Studies (with the participation of the Scientific Association for Peace Studies of Iran)}, issn = {1560-1986}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بررسی تطبیقی ساختار فکری جریان های افراطی با خوارج}, abstract_fa = {شاید در نگاه نخست مقایسه خوارج با گرو ههای سلفی- تکفیری معاصر که از نظر زمان شکل گیری حدود 14 قرن از همدیگر فاصله دارند، چندان مناسب، علمی و عملی به نظر نیاید؛ اما حقیقت این است که این گرو هها از لحاظ فکری، اخلاقی و رفتاری چنان به هم شبیه هستند که توجه هر نویسنده و محققی را به خود جلب می­کند، طوری که برخی از پژوهشگران، گرو ههای افراطی معاصر را با عناوینی همچون «نوخوارجیون » و «خوارج معاصر » نامگذاری کرده اند. البته تفاو تهایی هم در زمان و نحوه شکل گیری خوارج و گروه های سلفی- تکفیری معاصر وجود دارد اما در مقایسه با مشابهت های آنها بسیار اندک هستند. در پژوهش حاضر سعی بر این است که با استفاده از آثار و منابع موجود و بهره گیری از روش تطبیقی و تاریخی به مقایسه این گروه ها پرداخته شود و شباهت های نظری و عملی آنها مورد بررسی قرار گیرد؛ با این امید که نتایج چنین تحقیقاتی بتواند جامعه را در شناخت بهتر ودقیق­تر چنین گرو ههایی در حال و آینده یاری کندو جلوی رشد و گسترش آنها را بگیرد و جامعه را از نتایج شوم اعمالشان رها سازد. }, keywords_fa = {خوارج,تکفیر,سلف یگری,افراط گرایی,القاعده,داعش}, url = {https://cmess.sinaweb.net/article_147567.html}, eprint = {https://cmess.sinaweb.net/article_147567_9d7affeae29b1d62c8006c6e8ab88c72.pdf} } @article { author = {nejat, ali}, title = {Reflection of the Islamic Revolution of Iran on the Ansarollah Movement in Y}, journal = {Middle East Studies}, volume = {24}, number = {4}, pages = {151-141}, year = {2017}, publisher = {Center for Scientific Research and Middle East Strategic Studies (with the participation of the Scientific Association for Peace Studies of Iran)}, issn = {1560-1986}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بازتاب انقلاب اسلامی ایران بر جنبش انصارالله یمن}, abstract_fa = {انقلاب اسلامی ایران با احیای تفکر اسلام و اسلام سیاسی و برجسته کردن نقش اسلام و مسلمانان در عرصه­های مختلف سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی به عنوان یکی از رخدادهای مهم در قرن بیستم به شمار می رود. به همین جهت می توان سال 1979 میلادی را نقطه عطفی برای جنبش­های اسلامی قلمداد نمود؛ زیرا با پیروزی انقلاب اسلامی ایران جنبش­های اسلامی جان تازه ای گرفتند. با فاصله کوتاهی از شکل گیری انقلاب اسلامی ایران، جنبش­های متعددی در عراق، عربستان سعودی، فلسطین، سوریه، لبنان، افغانستان و کشورهای دیگر ظهور کردند. نقطه اوج این تاثیر را امروزه می توان در تحولات یمن مشاهده کرد. هدف نوشتار حاضر، تبیین بازتاب­های انقلاب اسلامی ایران بر جنبش انصارالله یمن بر اساس نظریه پخش می باشد. از این رو، پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که انقلاب اسلامی ایران چه تأثیری در جنبش انصارالله یمن داشته است؟ فرضیه نوشتار این است که جنبش انصارالله یمن به دلیل ماهیت شیعی متاثر از انقلابی گری تشیع و انقلاب اسلامی ایران است و رهبران جنبش انصارالله، امام خمینی (ره) را به عنوان شخصیت برجسته در عصر حاضر می دانند.}, keywords_fa = {انقلاب اسلامی ایران,صدور انقلاب,نظریه پخش,الحوثی,انصارالله,یمن}, url = {https://cmess.sinaweb.net/article_147566.html}, eprint = {https://cmess.sinaweb.net/article_147566_34984440041d473b6887f1bd3a633ec5.pdf} } @article { author = {gholami, ali}, title = {Review of the Social Crisis on Salafism Movement in Egypt and its Challenges (New Approaches to Islamic Movements)}, journal = {Middle East Studies}, volume = {24}, number = {4}, pages = {161-185}, year = {2017}, publisher = {Center for Scientific Research and Middle East Strategic Studies (with the participation of the Scientific Association for Peace Studies of Iran)}, issn = {1560-1986}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {نگاهی به بحران اجتماعی جنبش سلفی گری در مصر و چالش های آن (رو یکردهای جدید جنبش های اسلامی)}, abstract_fa = {جنبش سلفیه یکی از این جنبش­های اسلامی شناخته شده در جهان اسلام است که طی صدسال اخیر محرّک و موجد جنبش­های سیاسی و اجتماعی فراوانی در کشورهای اسلامی بوده است. پژوهش حاضر با رویکرد اسنادی، ضمن توجه به ضرورت کاربرد رویکردهای جامعه شناختی در تحلیل پدیده های تاریخی، به­ویژه جنبش های اسلامی معاصر و اهمیت موضوع آن، مجموعه بحران های اجتماعی را علّت اصلی ظهور جنبش سلفیه در جوامع مسلمان و در مطالعه موردی کشور مصر می داند. نتایج نشان می دهد بنا به نظر هرایر دکمجیان و خورشید احمد بحران هویت، تحت تاثیر فرهنگ غرب، بحران مشروعیت به­خاطر ناکارآمدی نخبگان و شکاف بیش ازپیش رهبران و مردم و بازداشت گسترده مخالفین، بحران فرهنگی که با الغای خلافت تشدید و به کم رنگ شدن ارزشهای سنتی منجر شد، بحران اقتصادی و تضاد طبقاتی که ناشی از توزیع نابرابر و ناعادلانه ثروت بود و منتهی به هرج و مرج اقتصادی و رشد سرمایه داری وابسته شد و درنهایت شکست ایدئولوژی های خارجی نظیر ناسیونالیسم، سوسیالیسم و لیبرالیسم و تاثیر انقلاب اسلامی ایران و نظایر آن، از مجموعه بحرا نهایی بودند که در ظهور سلفی گری در مصر نقش اساسی داشتند.}, keywords_fa = {جنبش های اسلامی,سلف,سلفی گری,بحران اجتماعی,مصر}, url = {https://cmess.sinaweb.net/article_147569.html}, eprint = {https://cmess.sinaweb.net/article_147569_6a85eb9d756232f76c814b9e9a4d9fc0.pdf} } @article { author = {ehkriari, reza}, title = {Hezbollah’s Military-Missile Power and Deterrence Against Israel}, journal = {Middle East Studies}, volume = {24}, number = {4}, pages = {178-216}, year = {2017}, publisher = {Center for Scientific Research and Middle East Strategic Studies (with the participation of the Scientific Association for Peace Studies of Iran)}, issn = {1560-1986}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {توان نظامی موشکی حزب الله و بازدارندگی در قبال اسرا ییل}, abstract_fa = {جنبش حزب الله لبنان یکی از مهمترین کنش گران غیردولتی منطقه ای محسوب می شود که تحت تاثیر شرایط داخلی و تحولات محیط پیرامونی به ویژه وقوع انقلاب اسلامی امکان زیست و موجودیت یافته است. با توجه به این که بنیان این جنبش بر مبنای مقابله با تجاوزات نظامی رژیم صهیونیستی اسرا ییل شکل گرفته، این سازمان تلاش کرده تا توان و قابلیت­های نظامی خود را به ویژه در حوزه موشکی طی یک دهه گذشته تقویت نماید. بر همین اساس، سؤال اصلی پژوهش بر این مبنا قرار گرفته است که افزایش توان نظامی و موشکی حزب الله لبنان تا چه میزانی در ایجاد بازدارندگی و متعاقباً ممانعت اسرا ییل از تکرار تجاوزات نظامی در یک دهه اخیر مؤثر بوده است؟ در این پژوهش از رهیافت نظری بازدارندگی استفاده شده است. روش پژوهش نیز تحلیلی-تبیینی بوده و برای جمع آوری داده ها از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. یافته های پژوهش این انگاره را تا یید می کند که افزایش توان نظامی - موشکی حزب الله به ویژه از مقطع جنگ 33 روزه 2006 به بعد قدرت بازدارندگی حزب الله را ارتقاء بخشیده و مانع از آن شده است که رژیم صهیونیستی جنگ جدیدی را علیه لبنان آغاز نماید.}, keywords_fa = {بازدارندگی,حزب الله لبنان,اسرا ییل,انقلاب اسلامی,ج.ا.ایران}, url = {https://cmess.sinaweb.net/article_147568.html}, eprint = {https://cmess.sinaweb.net/article_147568_a5507f89313d9dc1b7e1a832a472d057.pdf} }